مسلمین روی کلامم با شماست نسل آینده پیامم با شماست
این سخن فرموده پیغمبر است
منکر آن هر که باشد کافر است
گفت زهرا خلق من خوی من است
روح مابین دو پهلوی من است
مکتب من زنده از این دختر است
نسل من پاینده از این دختر است
جاودان ماند از او آثار من
بلکه آزارش بود آزار من
ضبط کن ای چرخ فریاد مرا
بشنوید آیندگان داد مرا
ناسپاسان،دخت احمد را زدند
فاش می گویم محمد را زدند
آنچه بیداد خزان با یاس کرد
درد آنرا باغبان احساس کرد
در پی حفظ حریم خویشتن
مرد باید پشت در آید نه زن
هیچ دانی دختر خیرالبشر
از چه جای حیدر آمد پشت در
دید مولایش علی تنها شده
خانه اش محصور دشمن ها شده
بر دفاع شوهرش فردی ندید
بین آن مردها مردی ندید
گفت باید پیش امواج خطر
یار بهر یار خود گردد سپر
من که تنها دختر پیغمبرم
پشت این در پیش مرگ حیدرم
فاطمه تنها طرفدار علیست
در هجوم دشمنان یار علیست
آن که باشد مرد این سنگر منم
اولین قربانی حیدر منم
چشم پوشیدم ز جان خویشتن
ای مغیره هرچه میخواهی بزن (دستت بشکنه به حق ابالفضل)
این در کاشانه این پهلوی من
این غلاف تیغ این بازوی من
من به جان زخم علی را می خرم
گو چهل نا مرد ریزد بر سرم
گر برآید شعله از کاشانه ام
یا که گردد قتلگاهم خانه ام
گر شود پرپر زجور قاتلم
غنچه نشکفته در باغ دلم
گر رود از ضرب سیلی هوش من
گوشواره بشکند بر گوش من
گر شوم با کوه آتش روبرو
یا رود مسمار در قلبم فرو
گر رسد در پشت در جان بر لبم
افتم از پا پیش چشم زینبم
باز می گویم به آوای جلی
یا علی و یا علی و یا علی